از سه فصل با عناوین ۳ فصل اول ۴ پست مدرنیسم ۴ حرکت به سوی مدرنیسم ۴ مدرنیته یا تجدد ۷ نقدهای وارد بر مدرتیته: ۱۱ از مدرنیته تا پست مدرن ۱۳ فراصنعتی نامیده میشود یا ورود فرهنگها به انچه دورة پست مدرن ۱۳ پست مدرنیته ۱۵ شکلگیری جامعه فراصنعتی در نیمه قرن بیستم ۲۲ پلورایسم، ایسمزمان ما ۲۵ فصل دوم ۳۱ پست مدرنیسم در هنرهای تجسمی ۳۱ مؤلفههای پست مدرنیسم در هنرهای تجسمی ۳۱ از ان خود کردن ۳۳ ویژگی مکانی: ۳۵ کمدوامی و ناپایداری: ۳۷ انباشتن: ۳۸ گفتمانی بودن: ۳۹ پیوندگرایی ۴۰ وضعیت هنر دردوران معاصر ۴۱ نیز هست هیچ زبان هنری در هیچیک از دورانهای گذشته از ۴۱ تردید در جزمیات مدرنیته ۴۴ تمثیل درهنر پست مدرن ۴۶ فمینیسم ۴۷ فصل سوم ۴۸ معرفی چهارهنرمند معاصر جهان ۴۸ مایکبیدلو و هنر نقل قول ۴۸ کارلوماریا ماریانی و پست اوانگادیسم ۵۲ دیویدسالی- کارگردان صحنههای تجسمی ۵۴ ۴-جنی هولزر ، هنرمند رسانه یی ۵۶ فهرست اسامی و واژه ها ۶۱ پست مدرنیسم غرش ملایم راهاهن خرناس ماشین بخار زوزة باد در میان سیمهای تلگراف، گویای این واقعیت است … که مغزهای بزرگ زمان در بخش فیزیک، نه در بخش متافیزیک درکارند. « هیومیلر» ۱ حرکت به سوی مدرنیسم غربیها برای انکه از قرون وسطی بگذرند و مقولات فکری و صورت زندگی قرون وسطایی را نفی کنند رنسانس را برپا کردند که بازگشتی بود، به میراث کهن یونانی و رومی. جنبشهای ادبی، هنری، علمی و فلسفی بعد از رنسانس هر یک در برابر مقولات قرون وسطایی به اصطلاح انتیتزی گذاشتند و به این ترتیب تاریخ قرون وسطا جای خود را به تاریخ قرون جدید داد. انسان غربی در برابر تاریخ قرون وسطای خود اگاهانه وضع گرفت و کوشید تا انرا با ملاکهای نو خودارزیابی کند و در برابر ملاکها و ارزشها و راه و رسم ان و ضع جدی بگیرد. و از ان نقطه عزیمتی بسازد. اما پای غربیها، که به جاهای دیگر دنیا باز شد مساله صورت دیگری پیدا کرد: تمدن غرب تمام تمدنهای دیگر جز خود را نفی کرد اما این نفی برابرنهادن انتیتزی در برابر تز انها نبود بلکه برافکندن مکانیکی انها بود. غربیها سرزمینهای مردمان متعلق به تمدنهای دیگر را به زور تصرف کردند و با زور و تحقیر و توهین خود، روح و جسم ان مردمان را بردة خود ساختند. غربیها تمدنهای دیگر را از ریشه کندند یا خشکاندند و مردم دارای تاریخ و تمدن و گذشته کهن را به مردم بیتاریخ بدل کردند و انها را به نوعی به بدویت بازگرداندند…